دانلود کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید | اثر ناپلئون هیل {نسخه بدون سانسور و کامل}

چه کسی گفته نمیتوانید موفق
شوید؟ و این فرد چه سابقه
درخشانی دارد که شما را مجاب
میکند به قضاوت او اعتماد کنید.
– ناپلئون هیل

سخنی از نویسنده

حدود سی سال پیش، روحانی جوانی به نام گونزالس در روزنامه های شیکاگو اعلام کرد، که قصددارد صبح روز یکشنبه بعدی، خطابهای با این عنوان ارائه دهد:
«اگر یک میلیون دلار داشتم با آن چه میکردم!»
این اطلاعیه نظر فیلیپ دیو آرمور، که غول صنعت بسته بندی بود، را به خود جلب کرد و تصمیم گرفت در این سخنرانی شرکت کند.گونزالس در این سخنرانی مدرسه ی رویاییای را توصیف کرد، که درآن به مردان و زنان جوان آموزش داده میشد تا مسیر موفقیت را به جای اندیشه، با عمل طی کنند جایی که «یادگیری با اقدامات عملی» به آنها آموزش داده میشود. روحانی جوان گفت، «اگر یک میلیون دلار داشتم،چنین مدرسه ای را تاسیس میکردم.» پس از اینکه سخنرانی تمام شد، آقای آرمور از صندلی اش بلند شد و آهسته خودش را به میز خطابه رساند، «ای مرد جوان، من باور دارم که اگر یک میلیون دلار داشته باشی، میتوانی تمام کارهایی که گفتی را انجام بدهی، و اگر فردا صبح به دفتر کار من بیایی، یک میلیون دلاری که میخواهی
را به تو میدهم.»
این رویداد نقطه شروع موسسه تکنولوژی آرمور بود، که امروزه نیز یکی از کاربردیترین مدارس در تمام کشور است. این مدرسه در ابتدا در «دنیای تخیل» یک مرد جوان شکل گرفت. اگر به خاطر این تصورات و سرمایه آقای فیلیپ دی. آرمور نبود، نام و آوازه این فرد هرگز از جامعه کلیسایی که برای آنان خطابه ایراد میکرد، بیرون نمیرفت.فردی که برنامه عملی معتبری برای دستیابی به هدفش ایجاد کرده باشد، پول مورد نیاز برای اجرایی کردن آن را خواهد یافت.
همه راه آهن ها، و همه موسسات مالی، و همه کسب و کارهای غول پیکر، و همه اختراعات و ابداعات بزرگ، در آغاز تنها در ذهن یک فرد شکل گرفته اند.
اف. وولورث پیش از اینکه فروشگاه های زنجیرهای ۵و ۱۰سنتی را در دنیای واقعی ایجاد کند و مولتی میلیونر شود، آن را در ذهنش خلق کرده بود. توماس ادیسون، ماشین مکالمه و لامپ الکتریکی رشته ای و هزاران اختراع دیگر را ابتدا در ذهنش خلق کرد، سپس آنها را به معادل فیزیکیشان در دنیای واقعی تبدیل کرد.

در زمان آتش سوزی شهر شیکاگو، ده ها تاجر و مغازه دار شاهد بودند که محل کسب و کارشان دود میشود و به آسمان میرود. بسیاری از آنها تصمیم گرفتند به شهرهای خودشان برگردند و در آنجا کارشان را از نو شروع کنند. در این میان، مردی به نام مارشال فیلد، توانست در محل فروشگاه قبلی اش که اکنون به تلی از خاکستر تبدیل شده بود، بزرگترین خرده فروشی جهان را در ذهنش متصور شود. این خرده فروشی چندی بعد به واقعیت تبدیل شد.چه خوشبخت است، مرد یا زنی، که استفاده درست از قوه ی تخیل را در سنین پایین فرابگیرد.
تجسم و تصویرسازی ذهنی، قابلیت ذهنی ای است که میتوان با تمرین و استفاده مکرر، آن را توسعه و گسترش داد. بدون قدرت تجسم، این کتاب هرگز خلق نمیشد، زیرا کتابی که در حال خواندن آن هستید نیز، قبل از اینکه تالیف و چاپ شود، در ذهن من ایجاد شده بود.موفقیت به تلاش فردی نیاز دارد، اما اگر اعتقاد دارید که تلاش فردی برای دستیابی به اهداف کفایت می کند و بدون استفاده از همکاری دیگران میتوانید به موفقیت دست پیدا کنید، کاملا در اشتباه هستید.
تنها بخشی از مسیر موفقیت، که کاملاً به تلاش فردی شما وابسته است، مرحله تصمیم گیری درباره هدف است. شما باید خودتان انتخاب کنید که میخواهید در زندگی به چه دستاوردهایی برسید. برای اینکار به قدرت تجسم و تصویرسازی ذهنی نیاز دارید. پس از این مرحله، برای دستیابی به موفقیت باید این توانایی را داشته باشید که دیگران را متقاعد و مجاب به همکاری با خودتان کنید. پیش از اینکه بتوانید حق درخواست همکاری دیگران را به خودتان بدهید، باید خودتان تمایل داشته باشید با دیگران همکاری کنید. از این رو، شما باید با جدیت بر هشتمین درس از این کتاب،«عادت به تلاش بیشتر از سطح وظایف تعیین شده»، تمرکز کنید و به آن بیاندیشید.
در آخرین صفحات فصل اول این کتاب یک چارت ارائه شده است، که در آن ده فرد مشهور را برای شما تحلیل کردهایم، تا بتوانید ویژگی های آنها را مطالعه کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید. این چارت را با دقت بررسی کنید، و شاخص های خطرناک را مد نظر قرار دهید، چون نادیده گرفتن این نکات موجب شکست شما خواهد شد. در میان این ده فرد، هشت تن از آنها به عنوان افرادی موفق شناخته میشوند، در حالی که دو فرد دیگر ناموفق به حساب میآیند. دلایل شکست این دو مرد را با دقت مطالعه کنید.

سپس، خودتان را تحلیل و مطالعه کنید. دو ستون از این جدول خالی گذاشته شده است، و از شما خواسته میشود که پیش از مطالعه ی ادامه ی کتاب در تمام ۱۵قانون موفقیت به خودتان نمره بدهید؛ در انتهای کتاب بار دیگر به خودتان امتیاز بدهید و پیشرفت خودتان را بررسی کنید.هدف این کتاب، توانمندسازی شما برای یافتن راه موفقیت در حوزه کاری خودتان است. بدین منظور، در این دوره شما آنالیز خواهید شد و تمام ویژگیها و استعدادهای شما طبقه بندی میشود،تا بتوانید آنها را سازماندهی کنید و به بهترین نحو از آنها استفاده کنید.هزاران نفر بر روی معدن مس کالومت قدم زدند اما آن را کشف نکردند. تنها یک مرد توانست قوه تخیلش را به کار ببندد، چند متر زمین را بکند، با پشتکار به کندوکاو آن منطقه بپردازد، و غنی ترین معدن مس بر روی زمین را کشف کند.
شما و هر فرد دیگری نیز، در مقطعی از زندگی بر روی «معدن کالموت» خودتان قدم خواهید زد. اکتشاف، به کندوکاو و قدرت تجسم نیاز دارد. این کتاب میتواند شما را به سمت معدن کالموت زندگیتان هدایت کند. شاید متوجه شوید که هم اکنون بر روی معدن کالموت قرار دارید. راسل کانول، در کتاب« کشتزارهای الماس»، به ما گوشزد میکند که فرصتها لزوماً در دوردست ها نیستند؛ شاید بتوانیم در اطراف خودمان آنها را بیابیم !این حقیقتی است که هرگز نباید فراموش کنید!

این دوره حاصل بررسی دقیق داستان زندگی بیش از صد مرد و زنی است، که در حوزه فعالیت خودشان به موفقیت های نامتعارفی دست پیدا کرده اند.
من بیش از بیست سال از عمر خودم را به گرد آوری، طبقه بندی، آزمایش و سازماندهی اطلاعات این کتاب، صرف کرده ام. من در این مسیر از کمک افراد زیادی، با مراجعه به آنها و یا مطالعه زندگیشان، بهره برده ام .

ناپلئون هیل